تقدیم به «مایا» که در پایان سال95 محبتش را با ما
تقسیم کرد و وقت گذاشت بخشی از کار ما را ترجمه
نمود و فضایی را برایم ایجاد کرد تا بغض در گلو
مانده ی سال ها را فرو نخورم امیدوارم پذیرا باشند.
پیشا پیش سال نو مبارک باد!
بهانه است مایا
دردی ست درون سینه ام ، بهانه است مایا
برای خلوتم ، زخم زمانه است مایا
شور پرستوها ، لبخند بی قرار ما
باورکنیم امروز همش ، افسانه است مایا
از کوچه های درد پاییزی ، گذشتیم ما
شلاق روزگار عجب ، خصمانه است مایا
ما که سکوت بی قرار، نهاده ایم بر دوش
آنچه خمیده می شود، این شانه است مایا
مست و خمار آلود در این گذار پر نشیب
دیریست که گناه ما نیز ، میخانه است مایا
خمیازه می کشم ، آشفتگی های خویش را
این دشت سینه نیست غمخانه است مایا
باری اگر شکست سکوت ، از لبان «فردوس»
شاید به قدر یک پرِ ، پروانه است مایا
برای دیدن نظرات بیشتر این پست روی شماره صفحه مورد نظر در زیر کلیک کنید:
شما نیز نظری برای این مطلب ارسال نمایید:
بخش نظرات برای پاسخ به سوالات و یا اظهار نظرات و حمایت های شما در مورد مطلب جاری است.
پس به همین دلیل ازتون ممنون میشیم که سوالات غیرمرتبط با این مطلب را در انجمن های سایت مطرح کنید . در بخش نظرات فقط سوالات مرتبط با مطلب پاسخ داده خواهد شد .